Friday, April 7, 2017

ششمین سالگرد حماسه فروغ اشرف در19فرودین 90 زندگی نامه این مجاهدان قهرمان گرامي باد




قهرمان مجاهد خلق، فرمانده دلیرسعید چاوشی گسگری مجاهدی با ۳۵سال سابقه  



اسم همه ما مجاهد خلق است: فرزندان مریم!… بزرگترین و مهمترین سرفصل زندگی ما همانا عبور از کوره‌های گدازان انقلاب بوده است که خودش را در سیمای رئیس‌جمهور برحق و حتمی ما نشان می‌دهد. … این زندگی راهی سرخ‌فام تا رسیدن به جامعه بی‌طبقه توحیدی است».




«امیدوارم که بتوانم با فدای جان ناچیز خودم که هدیه‌ای ناقابل است، قسمتی کوچک از وظیفه‌ای بزرگ را که در قبال خدا و خلق و به شکرانه این هدایت و نعمت بزرگ بر دوش دارم به انجام برسانم. و ای کاش هزاران جان دیگر داشتم تا در این راه مقدس فدا کنم». - از وصیتنامه مجاهد شهید جعفر بارجی در اردیبهشت ۶۶







ترانه خونبهابا اجراي مجاهد شهيد بهروز ثابت






مروری بر زندگی جاودانه‌فروغ اشرف– مجاهد قهرمان ضیا پورنادر










«ولی‌فقیه به نقطه‌ای رسیده که از نان شبش هم مهمتر این است که اشرف را ببندد… ما از ابتدا که به مجاهدین آمدیم مسیر مشخصی را انتخاب کردیم و آن هم چشمداشتن به پیروزی سهل و آسان و رسیدن به مقام و منصب نبود. … همواره در آرزوی داشتن سعادت شهادت در راه محقق شدن آزادی خلقمان بودم» از نامه مجاهد شهید قاسم اعتمادی ۶/شهریور/۸۸»


نگاهی کوتاهبه زندگی جاودانه‌فروغ اشرف، شهید مجاهد خلق، مجید عبادیان



«با سلام به تمام آنهایی که در راه آزادی جان باختند و با خونشان آن را آبیاری و حراست کردند و با سلام به شهیدان قیام ایران و با سلام به تمام خواهران و برادرانم از شهر مقاومت، اشرف تا تمامی نقاط جهان. آنهایی که با گوشت و پوست خودشان برای دفاع از آزادی به اعتصاب غذا شتافتند و ذره ذره وجودشان را در این راه ریختند. انشاالله که لایق این همه بزرگی و کرامت باشم».

مروری بر زندگی جاودانه‌فروغ اشرف- زهیر ذاکری





زهیر همیشه یک رزمنده بود. نه به این خاطر که از وقتی چشم باز کرده بود خود را در سازمان و در کنار پدری مجاهد دیده بود، بلکه در سال ۶۹، وقتی سازمان تصمیم گرفت که بچه‌ها را برای دور بودن از خطرات جنگ اول خلیج فارس به خارج بفرستد، زهیر که هنوز نوجوانی ۱۴ساله بود، زیر بار خواست مسئولان و حتی پدرش نرفت و گفت که می‌خواهد رزمنده ارتش آزادیبخش باشد و با این‌که دانش‌آموزی بسیار با استعداد بود، حتی وسوسه ادامه تحصیل هم نتوانست بین او و عشقش، مبارزه جدایی بیندازد و او باز هم با اصرار زیاد توانست در پشتیبانی عملیات مروارید، جایی برای خود پیدا کند. همین روحیه باعث می‌شد که زهیر همیشه بزرگتر و قابل اتکاتر از سنش باشد، هم در فهم عمیق مسائل بغرنج و هم در مسئولیت‌پذیری.


No comments:

Post a Comment