پيامي از تعدادي از كودكان يتيم در حلب كه در مناطق محاصره شده زندگي مي كنند, از جامعه جهاني مي خواهند كه آنها را بيرون بياورند و صحنه جنگ دورشان كنند.
يك كودك: سلام. شايد كه اين آخرين روزي باشد كه صدايم را مي شنويد و مرا مي بينيد. اسم من ياسمين است وده ساله هستم. دو سال است كه در خانه يتيم ها هستم, بابا و مامانم در بمباران كشته شدند, براي حقوق بشر و حقوق كودكان پيام دارم. انتظار داريم كه ما را از حلب بيرون بياوريد. در اينجا ما 47 كودك هستيم كه همه شان خواهران و برادرانم هستند و مي خواهيم كه از حلب بيرون بياييم و غذا بخوريم و ما صلح را دوست داريم, ما نمي توانيم از اينجا بيرون برويم زيرا كه هواپيما بمباران مي كند و مي ترسيم...
يك كودك: سلام. شايد كه اين آخرين روزي باشد كه صدايم را مي شنويد و مرا مي بينيد. اسم من ياسمين است وده ساله هستم. دو سال است كه در خانه يتيم ها هستم, بابا و مامانم در بمباران كشته شدند, براي حقوق بشر و حقوق كودكان پيام دارم. انتظار داريم كه ما را از حلب بيرون بياوريد. در اينجا ما 47 كودك هستيم كه همه شان خواهران و برادرانم هستند و مي خواهيم كه از حلب بيرون بياييم و غذا بخوريم و ما صلح را دوست داريم, ما نمي توانيم از اينجا بيرون برويم زيرا كه هواپيما بمباران مي كند و مي ترسيم...
No comments:
Post a Comment